معرفی کتاب:
نیاز به تنهایی نیازی بدیهیست که هیچکس اجازه ندارد آن را از تو منع کند. همهی ما نیاز داریم گاهی فرار کنیم، برویم، دور شویم، نه تنها از نزدیکترین افراد زندگیمان بلکه از هویت اجتماعیمان...
این رمان برای نخستین بار در سال ۱۸۹۹ منتشر و جنجال برانگیز شد. ماجرای رمان در «نیو اورلئانز» و ساحل لوئیزیانا و اواخر قرن ۱۹ اتفاق میافتد؛ پیرنگ داستان حول «اِدنا پونتلیر» و کشاکش او میان نظرات غیر معمولش درباره زنانگی و مادرانگی با نگرشهای غالب جنوب امریکا در اوایل قرن ۲۰ است.
«بیداری» یکی از نخستین رمانهای آمریکایی است که بدون تمکین، تمرکزش را روی مسائل زنان قرار داده است. همچنین این اثر به عنوان نقطه تحول فیمینیسم شناخته شده و واکنشی را میان دو سویه خوانندگان و منتقدان معاصرش برانگیخته است. ترکیب سه چیز، رمان «بیداری» را پیشروی ادبیات مدرن آمریکا کرده است: داستانی واقعگرا، تفسیر اجتماعی برنده و پیچیدگی روانشناسانه. دیگر اینکه این رمان خبر از وجود رماننویسان بزرگی چون ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی میدهد و عقاید و دیدگاههای نویسندگان معاصرش چون ادیث وارتون و هنری جیمز را تکرار میکند. همچنین یکی از نخستین کارهای سنتی جنوب آمریکا است که در ادامه با شاهکارهای مدرن نویسندگانی چون فاکنر، فلانری اوکانر، یودورا ولتی، کاترین آن پورتر و تنسی ویلیامز به حد اعلی میرسد.
کاترین او فلاهرتی یا کیت شوپن در ۸ فوریه ۱۸۵۱ در سنت لوئیس در ایالت میسوری آمریکا متولد شد.پدرش از تجار موفق ایرلندی بود که به آمریکا مهاجرت کرده بودند. مادرش از نژاد فرانسوی بود و با گروههای فرانسوی ساکن آمریکا ارتباط نزدیکی داشت. پدرش هنگاهی که او پنج سال داشت در یک سانحه ریزش پل کشته شد. این اتفاق او را هرچه بیشتر به خانواده مادری و آداب و رسوم فرانسوی ها نزدیک کرد. او به آثار بزرگانی همچون سر والتر اسکات و چالز دیکنز علاقه فراوانی داشت.در دوران جوانی به تحقیق و بحث در زمینه میزان اختیارِ کلیسای کاتولیکِ رم درباره جنسیت افراد پرداخت. او معتقد بود حق زنان نادیده گرفته میشود. ( او بعدها هم به تشکلهای حمایتی از حقوق زنان پیوست.) در سال ۱۸۷۰ با اسکار شوپن ازدواج کرد که ثمره این ازدواج ۶ فرزند (یک دختر و پنج پسر) بود. در یک دوره زمانی کوتاه ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۴ شوهر و مادرش فوت کردند که این مسئله باعث به وجود آمدن افسردگی شدید و ناراحتی روحی در او شد تا آنجا که به توصیه پزشک برای بهبودی و آرامش به نوشتن روی آورد.
حاصل کارهای ادبی او چندین مقاله و داستان کوتاه و دو رمان است. مشهورترین اثر شوپن رمانِ «بیداری» است که به شرح نیازهای طبیعی و ذاتی یک زن میپردازد و تا مدتها اجازه چاپ پیدا نکرد. پس از انتشار نیز منتقدان به شدت به آن تاختند و همین باعث شد تا کیت از صحنه ادبیات آن زمان محو شود، به طوری که آثار بعدی او نیز یکسره مجوز نشر نگرفت. شوپن در سال ۱۹۰۴ در حالی که مشغول بازدید از نمایشگاه سنت لوئیز بود بیهوش و دو روز بعد جان سپرد.