معرفی کتاب:
این کتاب که پنجمین مجموعه شعر مزدک پنجهای است، از دو دفتر تشکیل شده است. دفتر نخست «باران دوستت دارمی همیشگی است» و دفتر دوم «کیفرخواست». همانطور که از نام کتاب برمیآید، بخش دوم این مجموعه، حکایتگر تجربیات شاعر و مشاهداتش بهعنوان وکیل دادگستری است، که موجب شده تا مخاطب با فضایی نو در شعر فارسی مواجه شود. شعرهای این مجموعه سوژه محور هستند و زبان در مواجه با مفاهیم متعدد از موضوع قضاوت است.
از دیگر مجموعه شعرهای مزدک پنجهای میتوان به «چوپان کلمات»، «بادبادکهای روزنامهای»، «با من پرنده باش» و «دوست داشتن اتفاقی نیست» اشاره کرد. شعر «پایان» را از این مجموعه را با هم میخوانیم.
پایان
پرندهای جا ماندهام
گرگی بریده از گَلِه
انسانِ عاشقی که تن به غار داده است
مرزی مشترک
سیمِ خارداری طولانی
صبحی که با رخوت بر میخیزد
پایی یخ زده در پوتینم
پرچمی کمرنگ که میلِ اهتزازش نیست
باری که پشت تو چیده میشود
آشِ نذری مادری که تسبیح را با ذکر کلافه کرده است
کاش میتوانستم خدای تو نیز باشم!
حالا اما کولبری سادهام
زیر پاهایم ترس فرو میریزد
زندگی را به سمتِ آسمان میشکافم
فراز و فرودم
عاشقی کشتهاست که چیزی جز نان غماش نیست
در عالم واقع
پرندهای که جا بماند شکار خواهد شد
گرگِ بریده از عشق طعمهی شیران
انسانِ عاشقِ پناهِ جسته به تنهایی افسانه
و پرچمِ نیمه افراشته پایانِ رخدادِ شب
انتهای این قصه
تو ایستادهای
و مه که ردِ گرگ را شسته است