معرفی کتاب:
«باغ های هرانک» نوشتهی علی رشوند، مجموعه داستانهای کوتاه سرزمین الموت است . «باغ های هرانک» مجموعهای دارای ۳۳ داستان کوتاه است که جملگی اتفاقات آن در روستایی به نام «هرانک» روی میدهد.
علی رشوند متولد ۱۳۵۲ از شهرستان قزوین است. وی از سال ۱۳۸۰نوشتن را به صورت حرفه ای آغاز کرده که حاصل آن انتشار پنج مجموعه داستان به نام های «راز آتشفشان»، «سیالان»، «چنار خون بار»، «یادداشتهای معنوی» و «باغهای هرانک» است.
برشی از یک داستان :
– از «رازمیان» که راه افتادم، تنگ غروب بود. هنوز باغستان را پشت سر نگذاشته بودم که با هجوم گرگها رو به رو شدم. آنها را شمردم، پانزده تایی میشدند. گرگها دهانهایشان را باز کرده و زوزه میکشیدند. برق چشمهایشان مرا سر جایم میخکوب کرد.
از اهالی شنیده بودم که شش سال پیش، ده گرگ، «ییلاق میان کوه» به گله گوسفندان آبادیمَدان حمله میکنند و از قضا چوپان گله، دو سگ و بیست راس گوسفند را میدرند، آن روزها باور این قضیه برام مشکل بود با خودم میگفتم حتما چوپان مدانی بیعرضه بوده که نتوانسته حریف گرگها بشود. تا آبادی «گرمارود سفلی» خیلی راه مانده بود، «شاهکوه» تمام نمیشد. در آن هیر و بیر، یاد علاءالدین شاه، از فرمانروایان الموت افتادم. او هم فرمانروای الموت بوده هم چوپانی میکرد .روزی در چادرش با دسیسه نوکران کشته می شود. علاءالدین شاه و «شاهکوه» و گوسفندانش در ذهنم سیاه و سفید میشوند. کور سوی خانههای کاه گلی از دور نور امید را در دلم زنده کرد. ایستادم و نگاهی به دور بر انداختم، حلقه محاصره گرگها تنگتر و تنگتر میشد. مرگ را در چند قدمی خویش میدیدم. جسد بیجان و بیروح خویش را میدیدم که هر تکهاش بر دهان پانزده گرگ بود. هم چنان ایستاده بودم. ناگهان در ذهنم فکری جرقه زد و روشنتر شد.